نوآورد ندای سلامت

وبلاگ نوآورد، وابسته به وبسایت نوآورد، در حوزه های تغذیه، سلامت، زیبایی و سبک زندگی فعالیت می کند.

نوآورد ندای سلامت

وبلاگ نوآورد، وابسته به وبسایت نوآورد، در حوزه های تغذیه، سلامت، زیبایی و سبک زندگی فعالیت می کند.

آب انار میزان ترشح تستوسترون را افزایش می دهد

انار یک میوه معجزه گر است. نتایج پژوهش ها حاکی از تأثیر آن در پیشگیری و مقابله با سرطان های مختلف دارد. این میوه سرشار از آنتی اکسیدان هایی است که از بروز بیماری های قلبی پیشگیری می کند و برای بهبود جریان خون و تسکین آرتروز مؤثر است. در حدیثی از امام صادق علیه السلام آمده است: کُلُوا الرُّمَّانَ بِشَحْمِهِ فَإِنَّهُ یَدْبُغُ الْمَعِدَةَ وَ یَزِیدُ فِی الذِّهْن. انار را با پیه اش بخورید، چرا که معده را پاک مى کند و مایه رشد ذهن مى شود.

افزایش میزان تستوسترون
نتایج پژوهشی که در دانشگاه ادینبورگ انگلستان انجام شده است نشان می دهد که آب انار یک ماده محرک قوای جنسی طبیعی است. این میوه علاوه بر تمام خواص کم نظیری که دارد برای افزایش میل جنسی خانم ها و آقایان مؤثر است
.

نوشیدن یک لیوان آب انار در روز باعث افزایش تستوسترون می شود. این هورمون میل جنسی آقایان و همچنین خانم ها را که با گذشت عمر کاهش پیدا می کند، کنترل می کند. محققان 58 داوطلب بین 21 و 64 سال را تحت نظر گرفتند. در پایان بررسی ها مشخص شد که میزان تستوسترون در بین دو جنس، به میزان 16 تا 30 درصد افزایش یافته است. این در حالی است که فشار خون آن ها نیز کاهش پیدا کرده بود. آقایان شرکت کننده در این پژوهش همچنین اعلام کرده بودند که احساس خوش اخلاقی کرده و استرس هایشان کمتر شده است.

به عقیده محققان هورمون تستوسترون نقش مهمی در سلامت و شرایط روحی آقایان و به ویژه در عملکرد جنسی آن ها دارد. این هورمون علاوه بر افزایش میل جنسی باعث افزایش انرژی، تولید بیشتر سلول های خونی و مقابله با پوکی استخوان می شود. به عقیده محققان با وجود این که این هورمون در خانم ها 40 تا 60 درصد کمتر ترشح می شود اما با این حال تأثیر زیادی در سلامت آن ها نیز دارد. محققان به این نتیجه رسیدند که آقایان به جای مصرف قرص هایی مانند ویاگرا بهتر است آب انار را امتحان کنند. چون هم میل جنسی آن ها و هم سلامت عمومی شان را ارتقا می دهد.

اصل مقاله در وبسایت نوآورد قابل مشاهده است.

منبع: نوآورد - تبیان

اختلال خلقی یا افسردگی فصلی چیست و چه علائمی دارد؟

اختلال خُلقی فصلی در بریتانیا در بیش از دو میلیون نفر تشخیص داده شده است که اکثر آنها زن هستند. اگر صبح تابستانی آفتابی باشد، سرشار از انرژی از خواب بلند می شوم، می دوم، تا جایی که بتوانم وقتم را در هوای آزاد می گذرانم و سالادهای سبک و سالم می خورم. عاشق تابستانم.

اگر صبح بارانی و گرفته زمستانی باشد، دلم می خواهد چمباتمه بزنم و تا وقتی که خورشید دوباره دربیابد به خواب زمستانی فرو بروم. غذاهای چرب و سنگین می خورم، صبح ها الم شنگه های کوچک به پا می کنم، تا حد ممکن از خانه بیرون نمی روم، و عصرها کسل می شوم. از زمستان متنفرم. بعضی ها در طول زمستان بداخلاق می شوند، اما من اکثر این فصل را شبیه هیولاها هستم.

حالا که ساعت ها را عوض کرده اند، فصلی که دارم از آن می گویم به معنای واقعی کلمه سر رسیده است. سوز و سرما از راه رسیده و هنوز چیزی نشده تبلیغات شاد عید شروع شده اند، و بسیاری از ما در تاریکی مطلق می رویم سر کار. تعجبی ندارد که حالم گرفته است.

اختلال خُلقی فصلی در مورد من تشخیص داده نشده است. اما نزدیک به دو میلیون نفر در بریتانیا به آن مبتلا هستند. وضعیت آنها خیلی بدتر از بی حالی زمستانی من است. به گفته دکتر رابرت لویتان از دانشگاه تورنتو، 80 درصد از مبتلایان به اختلال خلقی فصلی زنان 18 تا 45 ساله هستند.

این اختلال می تواند به شدت بر زندگی تاثیر بگذارد. افراد مبتلا به آن در نیمی از سال حس می کنند مریض و درمانده اند. از این گذشته، باید با این مسئله نیز کنار بیایند که همه افراد آن را به عنوان بیماری واقعی قبول ندارند.

دکتر مارک وینوود می گوید: (( بسیاری از افراد اختلال خلقی فصلی را به عنوان شکلی واقعی از افسردگی قبول ندارند، اما علائم و احساس هایی که افراد مبتلا به آن تجربه می کنند کاملا واقعی هستند و به اندازه انواع دیگر افسردگی شدیدند ))

به نظر می رسد محتمل ترین علت اختلال خلقی فصلی کاهش زمان قرار گرفتن در معرض نور خورشید در روزهای کوتاه تر سال باشد. کمبود آفتاب روی عملکرد سروتونین بر مغز، و در نتیجه بر خُلق و خواب و اشتها تاثیر می گذارد. بعضی از زنان در مقایسه با دیگران به آفتاب بیشتری نیاز دارند. این اختلال می تواند آدم را بی جان، بی حوصله و خواب آلود کند. اما چرا زنان بیشتر از مردان به اختلالات خلقی فصلی مبتلا می شوند؟

هلن هنسون، رئیس انجمن اختلال خلقی فصلی، می گوید: (( علت های بسیاری مطرح شده است. از نقش هورمون ها گرفته تا این فرضیه که SAD در دوران ماقبل تاریخ به گونه ای رفتاری انطباقی بوده است برای حفاظت از زنان و بچه ها. از طرف دیگر، مردان از اینکه در زمینه مشکلات مربوط به سلامت روان کمک بگیرند بیشتر سر باز می زنند یا ترجیح می دهند خودسرانه دارو مصرف کنند ))

متن کامل این مقاله در وبسایت نوآورد قابل مشاهده است.

منبع: نوآورد برترین ها

اختلاف و تنش میان والدین و نوجوان: علل، زمینه ها و راهکارهای مقابله

دوران نوجوانی با تمام بالا، پایین ها و تعلیق هایش یکی از حساس ترین دوران زندگی آدم هاست. پرش از کودکی به بزرگسالی در حالی که هنوز تکلیف خیلی از چیزها مشخص نیست و توجه به اینکه تغییرات جسمی و خلقی هم به سرعت اتفاق می افتند، اوضاع را پیچیده تر می کند. این یک بحران تمام عیار است.

ما درباره دنیای امروزی نوجوان ها، صورت مسئله های تازه ای که پدر و مادرها در عصر تکنولوژی با آن روبرو هستند و اینکه چطور می توانند در بحران های خاص نوجوانان امروزی، بهترین عملکرد را داشته باشند، صحبت می کنیم. پیچ و خم های جاده نوجوانی را با داشتن پدر و مادری به روز و آگاه می شود با خیال راحت طی کرد.

مهم ترین علل بروز اختلافات میان والدین و فرزندان در دوره نوجوانی 

اعلام استقلال نوجوان و مقاومت والدین
همانطور که همه می دانیم، بچه ها در دوران کودکی اغلب در ارتباطشان با پدر و مادر مشکل عمده ای ندارند؛ آنها به طور غریزی نیازهای کودک را برآورده می کنند، کودک هم بر مبنای غریزه، در کنار پدر و مادرش احساس امنیت داشته و اعتماد به سادگی بین شان شکل می گیرد اما چه می شود که در نوجوانی این اعتماد و همزیستی گاهی به تنش و دوری تبدیل می شود؟

علت این گسست خیلی وقت ها این است که نوجوانان با گذر از کودکی، اعلام استقلال می کنند و دوست دارند که به همه و به ویژه پدر و مادرشان نشان بدهند مستقل و آزاد هستند. از آن طرف اما پدر و مادرها روی بچه هایشان حس مالکیت دارند و می خواهند مطابق آن الگویی که خودشان بزرگ شده اند، فرزندشان را بزرگ کنند؛ الگویی که در آن پدرسالاری حرف اول و آخر را می زد و فرزندان بدون چون و چراغ مطیع اوامر بزرگترها بودند، در چنین وضعیتی است که بین نوجوان و خانواده اصطکاک به وجود می آید.

خانواده می خواهد با بی میلی، ((آزادی کنترل شده)) به نوجوان بدهد اما نوجوان از ((کنترل)) خوشش نمی آید، حتی اگر به همراه آزادی باشد. چقدر خوب است خانواده ها به جای زنده کردن خاطرات نوجوانی و محرومیت های خودشان، عوض شدن زمانه را بپذیرند و بدون اصرار بر تکرار الگویی که با آن بزرگ شده اند، الگوهای تربیتی امروزی تری را انتخاب کنند.

پیشنهاد ما این است که تجربیات مثبت و منفی خودتان را به فرزندتان بگویید اما باور کنید که به دنیا آوردن، به معنی مالکیت داشتن نیست؛ هیچ وقت تعیین تکلیف نکنید بلکه مشاوری ماهر و آگاه باشید که خوب گوش کردن و خوب حرف زدن را به همراه تمام ظرفیت های رفتار با نوجوانان می داند.

شکاف نسلی، گسل نسلی
شکاف بین نسلی خیلی بزرگ شده و دارد به گسل تبدیل می شود. پیشرفت تکنولوژی در 5 سال اخیر سیر چشمگیری داشته و سبک ارتباط گرفتن مردم با یکدیگر هم فرق کرده است. برای مثال در گذشته شما باید کنار هم می نشستید و بلوتوث هایتان را روشن می کردید تا فایلی منتقل شود در حالی که این روزها هجوم اطلاعات و فایل هاست که بی هیچ هماهنگی به راحتی به سمت گوشی ها سرازیر می شود.

هر ماه 3 تا 4 شبکه اجتماعی جدید به سرعت می آید و فراگیر می شود بنابراین سرعت ارتباطات بیشتر شده و تماس های واقعی کم است. واقعیت این است که علم منتظر نمی ماند و ما را با خود می برد. این ماییم که باید با توجه به بسترهای فرهنگی مان، به سرعت به روز شویم و آسیب ها را پیش بینی کرده و از آنها پیشگیری کنیم که این کار از خانواده برنمی آید بلکه مدرسه و از آن مهمتر رسانه های ارتباط جمعی به جای ((انکار)) این موضوع، باید با هوشیاری این جریان را مدیریت کنند.

سرکشی  و تجسس والدین، سرآغاز اختلافات
باب اختلاف بچه ها با پدر و مادر با 3C یعنی چک کردن، کنترل کردن و کامنت دادن آغاز می شود؛ به این معنی که اگر می خواهید نوجوان تان برود و پشت سرش را هم نگاه نکند، دائم اتاق و کیف و دفتر و دستکش را با دقت شرلوک هولمز زیر رو رو کنید.

مطمئن باشید وقتی سرکشی کردن های تان را بفهمد، بی نهایت عصبانی می شود اما از این بدتر آن است که بخواهید مثل یک دانای کلِ بی نقص، بکن نکن کرده و تا می خواهد تکان بخورد، او را کنترل کنید؛ برو نرو، بکن و نکن و جملات امری از این دست که می خواهد از او روبات تحت امر بسازد، تا جای ممکن فرزندتان را از شما دور می کند.

متن کامل این مقاله در وبسایت نوآورد قابل مشاهده است.

منبع: نوآورد برترین ها

حالات مختلف خوابیدن و تاثیرات مثبت و منفی حالات مختلف خوابیدن بر سلامتی

حتما شما هم برای خوابیدن حالت مخصوص به خود را دارید. هر حالت خوابیدن تاثیر خاصی بر سلامت بدن شما می گذارد، حتی ممکن است برخی از آنها تاثیر منفی بر سلامت تان داشته باشند. اما قبل از آن که حالت خوابیدن خود را تغییر دهید، بهتر است با روش خوابیدن و تاثیرات مثبت و منفی که بر بدن تان می گذارد، آشنا شوید.

اثرات خوب وبد خوابیدن به پشت

اثرات مثبت

·         این حالت خوابیدن، وزن بدن شما را متعادل و ارگان های درونی تان را تنظیم می نماید. از گردن درد و کمردرد نیز جلوگیری می کند. فقط یادتان باشد بالشی زیر زانوهایتان بگذارید تا کمرتان آسیب نبیند.

·         در حالت خوابیدن به پشت، صورت شما به سمت بالاست و وزن بدن شما به طور کاملا مساوی در ستون فقرات شما تقسیم می شود.

·         به پشت خوابیدن باعث می‌شود که جاذبه زمین صورت و قفسه سینه شما را به سمت پایین بکشد.

·         این حالت بهترین حالت خوابیدن برای کسانی هست که از مشکل ریفلاکس اسید معده رنج می‌برند. وقتی سر شما کمی بالاتر قرار دارد معده شما زیر مری قرار می‌گیرد و احتمال اینکه اسید و مواد غذایی داخل معده به سمت بالا بیاید خیلی کمتر است.

·         با خوابیدن به پشت می‌توان چین و چروک شدن پوست صورت را به حداقل رساند.

اثرات منفی

·         اگر در خواب خر و پف می کنید، بهتر است به پهلو بخوابید، زیرا خوابیدن به پشت خروپف تان را زیاد می کند.

·         همچنین اگر از مشکل تنگی نفس در خواب (آپنه خواب) رنج می‌برید، به پشت خوابیدن باعث می‌شود گلو و شکم شما بر اثر جاذبه زمین به سمت پایین کشیده شود و نفس کشیدن را سخت‌تر می‌کند. پس به پهلو بخوابید.

اثرات خوب و بد خوابیدن به پهلو

اثرات مثبت

·         هنگام خوابیدن به پهلو، با قرار دادن یک بالش بین دو پای تان می توانید از فشاری که به کمرتان وارد می شود، جلوگیری کنید. قرار دادن یک بالش زیر گردن نیز ضروری است.

·         خوابیدن به پهلو از درد گردن و ستون فقرات می کاهد، خروپف کمتر می‌شود و برای خوابیدن در دوران بارداری مناسب است.

·         اگر از سوزش معده رنج می برید، برای کاهش درد، به پهلوی چپ خود بخوابید.

·         در کل خوابیدن به پهلوی چپ بهتر است، زیرا خوابیدن به پهلوی راست مانع از حداکثر گردش خون در بدن می‌شود و رگ‌های خونی بدن مدام در طول شب تغییر حالت می‌دهند تا به خاطر عدم گردش خون کافی، فشار کمتری تحمل کنند. به همین خاطر باوجود خوابیدن همچنان احساس خستگی می‌کنید.

·         با خوابیدن به پهلوی چپ، بدن راحت‌تر کار گردش خون از قلب را انجام می‌دهد.

اما اگر عادت به خوابیدن به پهلوی چپ ندارید و ناخودآگاه به پهلوی راست خود می‌چرخید، بهتر است که یک بالش نرم و مسطح بین زانوهایتان بگذارید. این کار باعث می‌شود که باسن و مفاصل بدن هم‌تراز باشند و وزن به‌صورت کاملا مساوی در سطح بدن تقسیم شود. این توزیع وزن باعث می‌شود فشار کمتری به قلب وارد شود و خواب به‌مراتب آرام‌تری خواهید داشت.

اثرات منفی

شانس به شما روی آورده است، زیرا این حالت خوابیدن هیچ تاثیر منفی بر بدن شما نخواهد داشت.

متن کامل مقاله در وبسایت نوآورد قابل مشاهده است.

منبع: نوآورد - تبیان

۵۰ اشتباه در زندگی زناشویی که می تواند زندگی شما را به نابودی بکشاند

این مطلب با مطالعه علمی روی روابط متعدد و با تمرکز بر احساس درمانی، روش درمانی گاتمن و مدل استانداردهای ایده ال گارس فلچر نوشته شده است. شاید بیشتر رابطه ها یک یا دو مورد از این نشانه ها را داشته باشند اما در یک رابطه ناسالم و مسموم معمولا تعداد بیشتری از این نشانه ها وجود دارد.

ویژگی های یک رابطه ناسالم و مسموم

1.       هرگز برای حمایت عاطفی به سوی هم کشیده نمی شوید و برای مورد حمایت قرار گرفتن در پی افراد دیگر هستید.

2.       همسرتان معمولا تلاش می کند رابطه شما را با دوستان و خانواده تان قطع کند.

3.       او ادعا می کند که خودش باهوش است و شما احمق هستید. برای همین معمولا شما را از تجربه های جدید منصرف می کند. به این بهانه که «احتمالا درکی از آن تجربه ها» ندارید.

4.       معمولا به پاسخ منفی شما نسبت به چیزی احترام نمی گذارد.

5.       همسرتان در مورد شما فقط کیفیت رابطه جنسی، چهره یا درآمدتان را ارزشمند می داند.

6.       معمولا هیچ راهی برای تاثیر مثبت روی یکدیگر پیدا نمی کنید، مثلا نمی توانید هیچ کدام از علاقه مندی هایتان را به هم منتقل کنید یا مهارت هایتان را به همدیگر یاد دهید.

7.       به راحتی می توانید روی همدیگر تاثیر منفی بگذارید و عادت های مضری را مانند تنبلی، پرخوری، سیگار کشیدن را در یکدیگر ایجاد کنید.

8.       او حس خوبی نسبت به ظاهر و بدن شما ندارد، مثلا مدام به موهای کم پشت یا پوست خشکتان اشاره می کند.

9.       نسبت به رابطه تان احساس امنیت ندارید و مرتبا قهر می کنید.

10.   دیگر از انجام برخی کارهای شرم آور ابایی ندارید، مثلا جلوی بچه ها با صدای بلند مشاجره و دعوا می کنید.

11.   همسرتان نسبت به احساسات شما مخصوصا ترس هایتان بی اعتناست، مثلا شما از سرعت زیاد رانندگی اش ترسیده اید اما او سرعت ماشین را کم نمی کند.

12.   او شما را درگیر فعالیت هایی غیرقانونی می کند، مثلا در فرمی که هر دو آن را امضا کرده اید مطلبی به دروغ می نویسد.

13.   از وقتی با او ازدواج کرده اید احساس بدی نسبت به خودتان دارید، اعتماد به نفستان پایین آمده و نکات مثبت شخصیتی تان کمتر شده است.

14.   وقتی می خواهید درباره موضوع مهمی با او صحبت کنید، نمی توانید توجهش را جلب کنید.

15.   همسرتان شما را مسخره می کند، مثلا طرز صحبت کردن یا تُن صدایتان را مورد تمسخر قرار می دهد.

16.   به نظر می آید که موفقیت های شما برایش جالب نیست و سعی می کند آنها را کم جلوه دهد.

17.   نمی توانید به او اطمینان داشته باشید. اگر به حساسیت های شما پی ببرد، ممکن است از آنها سوءاستفاده کند.

18.   معمولا به شوخی درباره ترک کردن شما حرف می زند و با توصیف ظاهر نامزد یا همسر آینده اش آزارتان می دهد.

19.   وقتی کنار هم نیستید مصداق «از دل برود هر آن که از دیده برفت» می شوید، مثلا همسرتان به سفری کاری می رود و می گوید به محض رسیدن اطلاع می دهد اما تا چند روز خبری از او نمی شود.

20.   وقتی بر سر مسئله ای توافق ندارید، نمی توانید راهی برای سازش پیدا کنید. او پافشاری می کند که یا حرف خودش را به کرسی بنشاند یا دیگر بحث ادامه پیدا نکند.

21.   مطمئن نیستید زمانی که به همسرتان بسیار احتیاج پیدا کنید چقدر می توانید روی او حساب کنید. مثلا وقتی خود یا یکی از اعضای درجه یک خانواده تان بیماری سختی داشته باشد.

22.   به سبب احساس نارضایتی از زندگی، همسرتان را سرزنش می کنید یا او شما را سرزنش می کند.

23.   معمولا نسبت به علاقه مندی هایتان و کارهایی که انجام می دهید بی اعتناست. به جای اینکه نقش شما را در انجام کاری مهم بداند نقش دیگران را مهم و برجسته می داند.

24.   هر دو از صحبت درباره موضوعات مهم مربوط به رابطه تان مثل تصمیم گرفتن برای بچه دار شدن اجتناب می کنید.

25.   فکر می کنید همسرتان نمی تواند پدر یا مادر خوبی باشد.

متن کامل مقاله در وبسایت نوآورد قابل مشاهده است.

منبع: نوآورد برترین ها